بخند

به چه می خندی تو ؟


به مفهوم غم انگیزه جدایی


به چه می خندی تو؟


به شکست دل من یا به پیروزی خویش


به چه چیز؟


به نگاهی که چه مستانه تو را باور کرد


یا به افسونگری چشمانت که مرا سوخت و خاکستر کرد


تو به این می خندی....


به دل ساده من که دگر تا به ابد نیز به فکر خود نیست


خنده دار است


بخند


من به یادت هستم


من ز عشقت مستم .

مرده

اینجا هوا سرد است

اینجا دلی یخ زده

دلی که نه گرمای روزهای تابستان گرمش می کند

نه بوسه ای آتشین

اینجا دلی در بستر احتضار است

برایم صدر و کافور سفارش ندهید

من آن بت مشکین مژه را پرستیده ام

به آیین بت پرستان مرا بسوزانید

قلبم را اما جلوی خانه اش دفن کنید

تا هر روز پاهای نازنینش را بر آن بگذارد

روح من تا ابد در بهشت خواهد رقصید .

کچل

میگه : موهات دارند می ریزند !


میگم : بریزند !


اون که باید می پسندید که خاک بر سر بیشعورش نپسندید!


بقیه که مهم نیستند


میگه الهی بمیره که تو رو اذیت کرد


لبخند می زنم


بعد زیر لب می گم : خدا نکنه !!!

بستر سرد

غلط زدن های بیهوده


در رختخوابی بی تو


سرد


سرد


خالی


دست رو بدنم می کشم


با چشم بسته


کاش تو اینجا بودی


نازم می کردی


نازت می کردم


چه ضیافتی رو لبهامون بود ...

هوس

امشب دوباره هوست رو کردم


فکر اون اندام محشرت


دلم می خواد دوباره بیام پیشت


یک دل سیر عشقبازی کنیم


وقتی آ دم توبه می کنه  وسوسه ها قویتر می شن ...