دلگیجه

هنوزم


دوستت دارم ...

میزهای کافه


اونجای نبودنت سخته

که تموم کافه های شهر رو تنهائی رفتم و بعد از چند دقیقه یکی اومده گفته:

آقا اگه شما تنهائین

میشه این میز رو خالی  کنید ...


آدمها

آدمها مست می کنند
یکی را اشتباهی، جای یکی دیگر، می بوسند
و تظاهر می کنند که حالشان خوب است

آدمها هر کاری می کنند تا حواس قلبشان را پرت کنند


هر کاری می کنند تا یادشان برود که


دلشان برای کسی تنگ شده است...

خسته

حق داری خسته باشی...


‏یک عمر مطابق میل دیگران زندگی کردن، خسته کنندست!

خالی

خالی ام

از هر چیزی

مثل کسی که سقوط کرده


و سقوط یادش رفته ...