هیاهو

غرق شده ام


در هیاهو


وقتی همه سلولهای بدنم


تو را فریاد می زنند...

آتش

معشوقهء سیگاریه من!

سیگارهایت را با من سودا میکنی؟

مرا بر لبانت بگذار

آتش بزن ...




دنیا

دنیا همین است

فحش های نجویده

پیک های مشروب که سرت را گرم کند

و مردمی که شبیه گلبول هایت از سر وظیفه می روند و می آیند

آن وقت می خواهیم جهان را

با چتری نجات دهیم که برای سنگینی دلمان هم جا ندارد...

چاقو را کنار بگذارید ...

این رگ های گردن شکسته گناهی ندارند

ماها اشتباه به دنیا آمده ایم

حالا هی خودتان را به زندگی بزنید

ما در نهایت بزرگی، نهنگی خواهیم بود

که حتی برای خود کشی نمی توانیم جزیره هایشان را کثیف کنیم . . .

بخواب

نگران شبهایم نباش،
تنها نیستم.
بالشتم
هق هق سکوتم،
قرص هایم،
پاکت سیگارم،
لرزش دستانم،
همه هستند.
تنها نیستم.
تو راحت بخواب...

نگاره: ‏در سینه ام زخم های عمیقی هست !
انگار کسی مرا با زیر سیگاری اشتباه گرفته است . . .‏


بیا ببین

به بالشم دیگر نمیتوانم دروغ بگویم


مدتی هست
بهانه تورا می گیرد

سرم را از اشک خیس می کند
نمیدانم حواسش کجاست
تمام تنش را با سیگار من سوزانده

اصلا خودت بیا ببین..